۱۳۹۵ شهریور ۱۳, شنبه

ماجرای رضا و رادیو-تلویزیون های لس آنجلسی


سه چهار روزه پیش شما حتما برنامۀ ما رو گوش میکردید و دیدید که جلال عزیز اومد چی گفت، گفت با یکی از این رادیو تلویزیون ها صحبت میکرده گفتند اگر ما بخواهیم بگیم خشونت در برابرِ خشونت اونوقت ما رو، درِ رادیومون رو میبندند،
خب وقتیکه تو اومدی میگی آقا "تسلیم باش در برابرِ خشونت"، خب بزار اون رادیو رو ببندند مرتیکه، بزار اون رادیو به جهنم بره، تو وقتی این رادیو ات بدرد میخوره که؛ ملتی که تازیانه میخوره، ملتی که داره شلاق میخوره، ملتی که در قفس شده و یکسری هیولا رو آوردند تازیانه به دست میدن، توی این قفس همۀ ملت رو تازیانه بزنند، بی ادبی بکنند، اهانت بکنند به شریفترین مردمِ روزگار، اوباش و اغتشاش گر و این حرفها بگن، این ملت چه نیازی داره که یک رادیو یا تلویزونِ نجاستی مثل شماها داشته باشه که بهش بگه که: "تسلیم باش، تسلیم باش، با نمیدونم ماموره رژیم فروتنی به خرج بده، مبادا بی ادبی بکنی، مبادا فلان، اون یارو مرتیکه همایون(اونموقعی که من چندروزی صداشُ اینجا شنیدم).همه، اون یارو زنگالو[ضیاء آتابای] که نجس تر از همۀ اینها، یکنفر اونجا فریادِ درست میزنه اون هم آوردند توی این قضایا لِهَش کردند بیچاره رو؛ اون هم صورِ اسرافیل اِه.
و نداشتن برنامه ای درست در این همه تلویزیون ملت مارو گمراه میکنه و به اینصورت. ما تلویزیونمون یک تلویزیونِ سیاسی اِه. و نداشتن برنامه ای درست در این همه تلویزیون ملت مارو گمراه میکنه و به اینصورت. ما تلویزیونمون یک تلویزیونِ سیاسیه. ما رو آنچانکه، بویژه با توجه به فشارهایی که رژیم رویِ مسالۀ اینترنت داره میذاره و فیلتره میکنه و اینها، ما رو دشوار بچه های ما دارن میگیرند، به ما خبر میدن. من همین امروز ایمیل دارم که میگه: باید وایسم ساعت هایی که نمیدونم فیلتره نباشم تلویزیونِ شما رو نگاه بکنم. حالا چون دوربین اینجا ندارم نمیتونم ایمیلشُ نشونتون بِدَم. در نتیجه ما از طریقِ وب سایت هایی که داریم پیام هامون را می فرستیم، از طریقِ ایمیل هایی که من هر شب تا بامداد می شینم، به این به اون به اون، بچه هایی که از زمانِ تلویزیون با ما بودند ما داریم حرکت میدیم بچه ها رو.  
شماها دَه تا تلویزیون بِهتون سازمانِ سی.آی.اِی داده که رژیم رو خدمت بکنید؟ بگید: "خشونت نکنید". آقا خشونت نکردن، حداقل اگر خشونت کرده بودن، بیست تا پاسدارُ لجن، کشته بودن یا به جهنم فرستاده بودند و در مقابلش هم میرفتن و اعدام میشدند بالاخره یک چیزی بود؛ ولی آشِ نخورده و دهنِ سوخته شده حکایتِ بچه های ما، کاری نکرده دارند اعدام میشن.
به هر روی این چنین نمی مونه، این کشور، خودِ کشور دیگه اراده کرده آزاد بشه، تمامه اون رویدادهایی که داره اتفاق میوفته به هیچ یک از این اُرگان های نجسِ خارج کشور وابستگی ندارن. اگه کسی بیاد توی این خونه های پَل تاک وِر بزنه بگه: "ده پونزده نفر از بچه های ما رو، هی هی هی کشتن"، نجاست می بلعه، میخواد خودشُ گنده بکنه. این موج، موجِ داخلِ ایرانه. این موج، موجِ فرزندانِ ایرانه که به هیچ وجه هم اعتماد به نجاست های خارج کشور ندارن، مگر اون شخص یا اون افراد خیلی تونسته باشند دلاورانه جلبِ اعتماد کرده باشن.
از اون بالا تا پایینِ این، بگذریم از اینی که، هر رادیو تلویزیونی یک سری آدم داره که میان، دوست دارن توی این رادیو تلویزیونها صداشون پخش بشه، اونها با اون مبارزینی که جنبش ها رو حرکت میدن خیلی فرق دارن. اگر میان توی این رادیو تلویزیونهام چهل پنجاه نفر در هر روز،حالا فرض کنیم یا ده نفر یا بیست نفر میان صحبت میکنند اینها این موج نیستند. موج رو یک حرکتِ سری مرکزی زیرِ اقیانوس به حرکت درمیاره. موج، اون حرکت دهندۀ موجهای فعالِ مبارزۀ آزادی سازِ ایران؛ بچه های خوب ایران هستند کسی نمی بیندشون. اونهایی که میان توی این رادیوها، از اون طبرزدی و کلنگ زدی و نجاست زدی شون همه نجاست زدی هستند، اونها ربطی به این موج ندارند اونها موج شکن اند. به هر روی من امیدوارم که فرزندانِ این آب و خاک پیامه ما رو به همدیگه برسونند و بگن آقا دیگه بسه، تا اونجایی که میشه فشار به این رادیو تلویزیون ها بیارند،
یا ببند، یا مردونه حرف بزن، چه دلیلی داره که شما یک رادیو وا کنی، یک تلویزیون وا کنی بعد نتونی، یعنی اون حرفی که خودت میخوای نتونی بزنی، حرفی که دیگران به  تو دیکته میکنند و اعتراف کنی به این حرف، حرف دیگران رو بزنی، خب ببند دَرِشُ مرتیکه، مگه مرض داری؟ مگه مرض داری که به این خیانتِ بزرگ دست بزنی و اونوقت فردا بی گمان دربرابرِ مردم ایران شرمنده خواهی شد

فقط باید ملت ایران مسلح بشه، اگر اون رضای ننگین در لس آنجلس نشسته و ملت ایران رو فرا میخونه به آرامش برای اینکه الاغه، یک پارچه الاغ به تمامه معنی، نمیدونه که این اسلام ننگین چیه، و این حرفها رو سرش نمیشه و به همین خاطر ه که خیلی از بچه های ما اعدام شدند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.