۱۳۹۵ آذر ۶, شنبه

شیر و خورشید و عنکبوت هندی


از 6:20 تا 17:35

کار ادیان از اول تا آخر با مغلطه است. کار مستبدین از اول تا آخر با مغلطه است. با مغلطۀ ایجاد ترس زندگی میکند دیکتاتور.
مغلطه ای داریم به زبان لاتین میگوید:
argumentum ad baculum
این baculum عرض میشود که استخوانی است که عضو جنسی بعضی حیوانات هست در واقع، مثل کفتار و سگ و اینها. به اون میگفتند baculum
حالا در واقع در معنی یعنی چماق کشی، یعنی ایجاد تشبث به ترس و وحشت.
 یعنی متشبث شدن به زور
این آخوندها را نگاه کنید، شما فرض کنید که این سپاه پاسداران منحل بشود و این چاقوکشان بسیج نباشد و این هیجده هزارتا چاقوکش دور و بر آقای علی خامنه ای نباشد چه اتفاقی می افتد؟
دو روز این آقا رو زنده نمیزارن یا بقیۀ این آخوندها رو
ارسطو در تعریف پادشاهی یا در تحلیلِ موضوع حکومت می گوید: پادشاه جستجوگر غرور است نه پول، مونارکی به قول معروف یعنی شاهنشاه
شاهنشاه جستجوگر غرور است نه پول و محافظان او شهروندان داوطلب هستند نه مزدوران
اما دیکتاتور در واقع ایده آل هایش پول است و مزدور انتخاب میکنه در اطرافش
شما توجه کنید به همین آقای علی خامنه ای
شما دیدید مثلا بگند که سپاه فلان گاندی را محافظت می کند یا نمیدانم ادارۀ اطلاعات هر روز یکجا بگرده ببینه کسی علیه گاندی حرفی زده ببرنش زندان اوین یا نه، شنیده اید؟
مطلقا نمیشه یک همچین چیزی
چون گاندی در قلب مردم بود، مردمه هند که سهل است در قلب جهانیان بود و هست و خواهد بود، همچین شخصیتی فقط میتواند از هندوستان و از فرهنگ هندو بیاد بیرون. شما از مزرعۀ خرزهره که نمیتوانید هندوانۀ شیرین خوشمزه بدست بیارید که. از زمینۀ تفکرات اسلامی؛ گاندی نمیتونه متولد بشه که. نبوده، نیست، به من نشان بدهید. 
یکی از این سلاطین اسلامی را به من نشون بدید آقا، نشون بدید ببینم، این کی بوده که ما نمیشناسیم.
بهترینِ اینها یک عبدالرحمانی بوده است که در کوردوبا یا قرطبه(قدیمها عربها ترجمه میکردند) عادلترین، حالا روزگاری که اینها گریخته بودند و رفته بودند اسپانیا و اونجا رو گرفته بودند و اینها، گفت وقتیکه مهمان می آمد تودرتو کاخی داشت، هنوز آثارشون هم هست، اونجا این نشسته بود کنار آتش روی گلیمی، یک شمشیری هم گذاشته بود توی آتش و وقتی پرده را میزدند میگفتند که: "اینک رهبر"
بعد این شمیر رو میکشید و میگفت: وظیفۀ من این است که اسلام رو گسترش بدم با ضرب این شمشیر.
این عبدالرحمان یکی از مشاهیر پادشاهان مسلمان در اسپانیا، این که دیگه خیلی خوبه بوده!.
این آقای خمینی یک ملای میان مایۀ بی سوادِ در واقع اهل خمین بود، حجت الاسلام بهش میگفتند و اینها، بعد آرام آرام یک آیت الله قلابی هم اون شریعتمداری درست کرد و فلان، و این مطالب رو خیلی شنیدید، تا زمانی که زور نداشت مثل بدبختها با یک مکری آنچنان راه میرفت که انگاری داره میمیره. همچین که به قدرت رسید چماق رو برداشت و "تو دهنِ این دولت میزنم، فلان، بکشید دشمنانِ اسلام را"
....
بلکه مخالفِ با تمدنِ به اصطلاحِ اونها میدونن، البته اون تمدنی که اونها میگن مثل تمدن شاه هست دیگر، دروازۀ تمدن او،
این مقدرات را دست اینها نَدَند. ملت ما مقدراتشون را دست این اشخاصی که به اصطلاح خودشون روشنفکر، نه هر روشنفکری، روشنفکرها بسیاری شون خوبند، اونهایی که علاقه ای به اسلام ندارند، اینها هم از گفتار و اعمال سابقشون معلوم میشه که اینها چی اند. در تمامه این مدتی که همۀ این ملت فریاد میکردند جمهوری اسلامی، این بیچاره ها برای تقیه هم یکدفعه نگفتند ج.ا. اینها از اسم اسلام همچی میترسند که شیطان از بسم الله. میترسند دیگه. و حق هم دارند بترسند برای اینکه اسلام جلوی شهوات را میگیره. اسلام نمیزارد که لخت برند توی این دریاها شنا کنند، پوستشون رو میکند. با زنها لخت برن اونجا، بعد زنها لخت بِیان تو شهرها مثل کارهایی که زمان طاقوت میشد، همچین کاری اگر بِشَد پوستشون رو مردم میکنند. مسلمانند مردم نمیزارند زنها و مردها با هم داخل هم بشند و توی دریا بریزند و به جانِ هم بیوفتند. تمدن اینها این است. اینها از تمدن این رو میخوان، اینها از آزادی این رو میخوان. آزادی غربی میخوان، این است. امروز اگر یک همچین چیزی بشد اینها را ما خواهیم ترتیبشان را معین کرد. و دولت هم معین کرد البته، طوریکه وزیر کشور گفتند که ما جلویش را گرفتیم. اگه نگیرن مردم میگیرن، مگه مازندارنی ها میزارن یا رشتی ها میزارن که  باز کنار دریاشون مثل اونوقت باشد. مگه بندرِ پهلوی ها مردند که زن و مرد با هم در یک دریا برند و مشغول عیش و عشرت بشند، مگه میزارند اینها را. تمدن های اینها این است و آزادی که اونها میخواند همین است، این جور آزادی را، برند قمار بکنند و با هم لخت بشند و با هم جفت بشند، این آزادی. آزادی در حدود قانون است. اسلام از فسادها جلو گرفتَه و همۀ آزادی ها را که مادون فساد باشه داده. اینی که جلو گرفته، فسادهاست که جلوشو گرفته. و ما تا زنده هستیم نمیزاریم.
پر مغلطه بود
میگوید: مگر بندر پهلوی ها میزارند آقا
این، شما از کجا میدونید که بندر پهلوی ها نمیزارند یا نمیخواند که مردم آزاد باشند برند در دریا. "مگر بندر پهلوی ها میزارند" یعنی ای بندر پهلوی ها من دیکتاتور این ممکلت هستم، نکنه بزارید این اتفاق بیوفته، این معنی اش این نیست، این سخن ها را باید ترجمه کرد. و برای سرکوب مردم بهانه میتراشد. "آزادی یعنی قمار کنید، عیش و عیشرت کنید، نمیدانم چه بکنید"
خُب هر کسی میخواد قمار کنه بره قمار کنه، به تو چه مرد حسابی ریشو؟. هر کسی پول خودشه میخواد بره قمار کنه. یکجایی باید باشه که، مردم[ی] هم [که] بخواهند قمار هم بکنند. این در واقع مغلطۀ جزء به کل هست دیگه. یعنی داره آزادی رو طوری معنی میکنه که همۀ آزادی یعنی که "لخت بشی بری قمار کنی، نَمیشَه" به قول خودش. میگه نَمیشَه.
یکجایی می گوید که "خراب کنید یا پاک کنید این شیر و خورشید ملعون را"، خب شیر و خورشید ملعون را
این "شیر و خورشید ملعون را" در واقع مغلطۀ مصادره به مطلوب هست، چرا؟
چون هیچ کسی در کشور ایران شیر و خورشید را لعنت نکرد. شیر و خورشید یکی از زیباترین نشانه های پرچم همۀ دنیا است. هیچ ایرانی شیر و خورشید رو ملعون ندانست و لعنت نکرد، این میگوید "بردارید این شیر و خورشید ملعون را"، یعنی شیر و خورشیدی که از نظر من ملعون است و معنی دیگر حرفش این هست که، "من گردن کلفت اینجا هستم"، با زبان تهدید صحبت میکرد همون argumentum ad baculum، یعنی هر کسی که بگوید شیر و خورشید ملعون نیست با من دشمن است و من اینجا دارم تهدید میکنم پوست از کله اش میکنم، "شیر و خورشید ملعون". "بیاورید اون نمیدانم عنکبوت هندی را بجای شیر و خورشید"

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.